رکن الدین در قم به دنیا آمد در مورد تاریخ تولد و وفات او چندان سخنی در تذکرهها گفته نشده است. اما با توجه به تاریخ زندگی ممدوحان وی سال تولد و وفات او حدود 540 ـ 607 یا 610 برآورده میشود. او از خاندانهای معروف ایران در سده ششم هجری یعنی خاندان دعویدار قمی میباشد که از خاندانهای بزرگ شیعه به شمار آمده و در قم از اعتبار فراوانی برخوردار بودهاند. این خاندان به دانش، زهد و تقوی مشهور بوده و پیشه قضاوت داشتهاند. شاعر ذواللسانین در دربار ممدوحان به سبب جایگاه والای ادبی شاعر حکیم نام گرفت و مقام امیرالشعرایی یافت. او را نیز به عنوان شاعر مدح نیز میشناسند؛ زیرا بخش اعظم دیوان وی شامل مدح بزرگان دین است. او همانند دیگر شاعران در انتخاب نام شعری اقدام میورزد و داعی به معنی انگیزه را برای خویش برمیگزیند. این فقیه و دانشمند فرزانه شیعی در بیشتر سرودههایش، تحت تأثیر فرهنگ و شعر عربی قرار گرفته است. وی را تألیفات ارزشمندی بوده که از میان آنها میتوان به دیوانش اشاره نمود که آن را به فرمان حاکم زمانهاش «عزالدین یحیی» گردآوری کرده است. دیوانش آکنده از اشعار فارسی و عربی است. این شاعر ذواللسانین چنان در سرودن اشعار عربی تواناست که بخش عظیمی از دیوانش به قصاید عربی وی اختصاص دارد.
طبق باور شامانیستی دونیا از سه بخش آسمان، روی زمین و زیر زمین تشکیل شده است. در باور ترکان آلتای «دنیای روشنایی» یا عالم بالا یا همان آسمان را تانری اولگن و روحهای پاک مربوط به وی اداره میکنند. روی زمین و یا «دنیای میانه» در سیطره انسانهاست. دنیای زیر زمین یا «دنیای پست» را نیز تانری ارلیک و روحهای شر مرتبط با وی اداره میکنند. شامانهایی که با روحهای پاک در ارتباط بوده و اعمال نیک انجام میدهند را آغ شامان(شامان سفید) و آنهایی که با روحهای شر گفتگو کرده و در خدمت ارلیک هستند را قارا شامان(شامان سیاه) مینامند. دین ترکان قدیمی نیز شامانیزم بود. این شامانیزم مراحل ابتدایی شامانیزم در بین یاقوتها و آلتاییها را پشت سر نهاده و رشد یافته است. باورها و اعتقادات آنهایی که با شکار و کشاورزی اولیه در محیطی کوچک زندگی میکردند با ملتهایی که از دیوار چین تا بیزانس را در سلطه داشته و امپراطوریها بنا نهادهاند یکی نمانده است.
کانن، در جواب به تجربیات بینانگذاران سوسیالیسم علمی و تجربیات جهانی و انقلاب اکتبر روسیه متوسل میشود و مینیسد که آنجا "کارگران در هر مرحله از انقلاب به روشهای قانونی متوسل شدند و در دفاع از خود در مقابل تهاجم حکومت تزار بود که به سمت کسب قدرت شرکت کردند و در هیچ مرحلهای از انقلاب آغازگر خشونت نبودند و هرگز به روشهای پوتچیستی (اقدام عملی یک اقلیت) متوسل نشدند
خرداد ماه بود، چوپانی در زمینهای ناهموار گله های خود را می چرائید، زمین پر از علف های سر سبز و درختان زیبا بود. این درختان تحت کارایی بادهای شمالی بودند. فریک چوپان را همه اهالی دهکده ورست می شناختند و او را فریکی صدا می کردند. او در نزدیکی دهکده، در جای بسیار نمناک و ناپاک می نشست و گله های خود را می چرانید..